دیدگاه تفسیری آیت الله جوادی آملی دربارۀ سیاق و نمودشناسی آن
نویسندگان
چکیده
جستار حاضر، دربارۀ یکی از مباحث تفسیری و علوم قرآنی و قرینه های درون متنی به نام «سیاق» است، پیشینۀ کاربرد سیاق در تفاسیر، به ابتدای قرن دوم (ه. ق) برمی گردد. این مقاله در پی بررسی نقش سیاق درکشف مدلول های آیات، چیستی و جایگاه آن، گونه ها، چرایی و گستره شناسی سیاق، براساس دیدگاه های علامه جوادی آملی است و نمودهایی را از کاربرد آن درتفاسیر، به ویژه تفسیر تسنیم نشان می دهد. فزونی کاربرد سیاق در تفسیر تسنیم، نشان از کوشش نویسنده آن در بهره بردن از این قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظرحضرت استاد، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
منابع مشابه
دیدگاه تفسیری آیتالله جوادی آملی دربارۀ سیاق و نمودشناسی آن
جستار حاضر، دربارۀ یکی از مباحث تفسیری و علوم قرآنی و قرینههای درونمتنی به نام «سیاق» است، پیشینۀ کاربرد سیاق در تفاسیر، به ابتدای قرن دوم (ه. ق) برمیگردد. این مقاله در پی بررسی نقش سیاق درکشف مدلولهای آیات، چیستی و جایگاه آن، گونهها، چرایی و گسترهشناسی سیاق، براساس دیدگاههای علامهجوادی آملی است و نمودهایی را از کاربرد آن درتفاسیر، بهویژه تفسیر تسنیم نشان میدهد. فزونی کاربرد...
متن کاملاصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی
مسألۀ اصلی این مقاله، «استخراج روشهای تفسیری حاکم بر دیدگاه آیتالله جوادی آملی» است. به این منظور، کتابهای مختلف ایشان با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شدهاند. هدف این مقاله تبیین چهار اصل «مؤلفمحوری»، «روشمندی»، «مانع نبودن فاصلۀ تاریخی» و «لزوم پرهیز از تأثیر پیشفرضها» در روش تفسیری ایشان است؛ اصولی که تا حدودی در «هرمنوتیک کلاسیک» نیز در نظر گرفته میشوند. ایشان اصل روشمندی را در خدمت م...
متن کاملجنسیت و اخلاق از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
این مقاله دربارۀ جنسیت و اخلاق از منظر آیتالله جوادی آملی و مقایسۀ آن با برخی دیدگاهها در فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و فمینیسم است. این مقاله درصدد است با پاسخ به پرسشهایی مانند «آیا هنجارهای اخلاقی زنان با مردان متفاوت است؟» و «آیا جنسیت در اخلاق تأثیرگذار است؟» از منظر آیتالله جوادی آملی، مشکلات تعاملهای اخلاقی جامعه را رفع کند. ازآنجاکه روح انسان حقیقت واحدی دارد، اصول اخلاقی مطلقا...
متن کاملمبناگرایی در اخلاق از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
وجود قضایای بدیهی و ارجاع قضایای نظری به آنها (= نظریه مبناگرایی) از جمله مباحث مهم معرفتشناسی عام است. در معرفتشناسیِ اخلاق نیز، بهعنوان معرفتشناسیِ مقید یا مضاف، این پرسش مطرح است که آیا علم اخلاق از قضایای بدیهی برخوردار است؟ اگر پاسخ مثبت است وجه بداهت آنها چیست؟ و در ادامه، آیا علم اخلاق میتواند با این بدیهیات، قضایای نظری خود را اثبات کند و از علوم دیگر بینیاز باشد؟ تحلیل درست اینگون...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
علوم قرآنی و تفسیر معارججلد ۱، شماره ۲، صفحات ۹۴-۱۱۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023